انرژی پنهان را در مقالاتی بررسی کردیم و آشنا شدیم. حال این سوال مطرح است : چرا بایستی مدیریت انرژی پنهان داشته باشیم؟
گفتیم که انرژی پنهان در دو حالت ظاهر میشود : تعریف و تمجید یا نقد و نکوهش. زمانیکه ما از طرف شخص یا اشخاصی مورد ستایش قرار میگیریم سطح این انرژی به شدت به سمت مثبت افزایش پیدا میکند و این یک دام بزرگ است. هنگامیکه ما با تعریف و تمجید از موضوعی که خوشآیند ما است و سطح انرژی خود را بالا میبینیم عملاً ما بردهی آن انرژی شدهایم و ناخواسته در بحران قرار میگیریم. در این صورت ما محتاج و نیازمند هستیم : نیازمند انرژی پنهان. یا زمانیکه مورد نکوهش یا تمسخر واقع شویم سطح انرژی پنهان ما به شدت و البته به سمت منفی مایل میشود و ما را ناراحت، عصبانی، کلافه و پرخاشگر میکند. در این صورت باز هم در دام افتادهایم.
چه کنیم؟ کار نیک و پسندیده انجام ندهیم؟ به خود و دیگران کمک نکنیم؟ از کسی یا چیزی ناراحت و عصبانی نشویم؟
جواب بسیار ساده است : موضوعات مختلفی در هر لحظهایی در حال اتفاق افتادن است؛ مهم آن است که آن اتفاق ( چه خوب و چه بد ) نتواند ما را مدیریت کند. بلکه میبایست ما آن را مدیریت کنیم. اگر کار نیک و پسندیدهایی انجام دادهایم، محتاج تعریف دیگران نباشیم. اگر کسی ما را نقد میکند از آن دلگیر نشویم؛ بلکه از آن درس گرفته و سعی کنیم آن را اصلاح کنیم.
مخلص کلام : در هر صورت میبایست ما بحران را مدیریت کنیم و اجازه ندهیم هر سخن یا رفتاری ( خواه مثبت یا منفی ) عِنان اختیار را از ما گرفته و باعث شود تا تصمیم، حرف یا عمل نابجایی از خود بهجای گذاریم.
2 پاسخ
به نکتهی جالبی اشاره کردید.
حرکت بر شانهی موجهای مثبت و منفی در زندگی هر کسی اتفاق میافتد اما نکتهی قابل توجه این است: ما هستیم که باید بر روی امواج مثبت سوارشویم و آنها را به سمت مسیر موردنظر هدایت کنیم پس نگذاریم امواج منفی مدیریت ذهن و نگرش ما را در اختیار بگیرند.
موفق باشید
البته با بخشی از صحبتهای شما موافقم. چرا که به نظر من ما میبایست بر تمام امواج سوار شویم نه فقط امواج مثبت. چرا که مثبت بالاخره ما را به ارتقا می رساند
مشکل امواج منفی است که ممکن است ما را به بیراهه رهنمون کنند … هر چند استفادهی نادرست از نیروهای مثبت نیز همین را در بر خواهد داشت
در مورد هدایت و سمت و سوی هدایت نیرو ها و انرژی ها ، نوشتاری خواهم نگاشت