تقریباً در تمامی متون و کتب عرفا یک نکته مشترک وجود دارد و آن لطف و رحمت خداوند است. ایشان جملهایی معروف دارند که میگویند : لطف الهی بر غضب الهی تقدم دارد.
اگر بخواهیم در این خصوص بیشتر صحبت کنیم بایستی مثالی بزنم :
میدانیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی قرار دارد و باقی سیاره ها و ستاره ها به دور او در گردش هستند. نزدیکترین سیاره به خورشید عطارد و دورترین آن نپتون است. به همین دلیل عطارد گرمای بیشتری نسبت به نپتون دارد. اینکه نپتون بسیار سرد است دلیلی بر نبود خورشید نمیشود؛ بلکه بواسطه دور بودن او از خورشید اینگونه است.
این حکایت انسانها نسبت به خداوند است. وقتی میگوییم غضب الهی، در اصل نه آن غضبی که ما ترجمه میکنیم که به معنای خشم و نفرت خداوند است. بلکه غضب الهی در جایی است که ظلمت و جهل وجود دارد؛ جایی که کثرت و تفرق بیشتر موج میزند.
صفت حاکم بر انسان رجعت است. رجعت از منظری دیگر همان هدایت است. تمام انسانها در نهایت به سمت او بر میگردند. و این برگشت همان هدایتی است که خداوند وعده آن را داده است.
لطف الهی حتی خود را در میان غضب الهی نیز نشان میدهد. به بیانی دیگر آن هدایتی که پس از برزخ و دوزخ نصیب انسان میشود، همان رحمت الهی است. همان سعادت و نیکبختی انسان است.
رحمت الهی نیز خود بر دو صورت استوار است : صورت اول رحمت عام الهی است که مشمول تمام انسانها میشود و تضمین الیه راجعون است. چون انسان میداند که در نهایت قضیه به سمت او بازمیگردد. همانگونه که در کتب مقدس نیز به آن اشاره شده است ( بطور مثال در قرآن میگوید : انا لله و انا الیه راجعون و در انجیل لوقا گفته شده : فرزند گم شده به خانه پدر برگرد ).
صورت دوم رحمت خاص الهی است. رحمت خاص الهی منحصر به انسانهایی است که منتظر روز رجعت نمیمانند. ایشان همیشه و همواره به دنبال کشف خداوند هستند. ایشان به نوعی همه چیز را صورتی از او میبینند. شاید تصور کنیم که این رحمت خاص شامل افراد معدودی است که آنها پیامبران و امامان و قدیسین مینامیم؛ خیر. این تصوری باطل است.
چرا که ایشان هم بواسطه کشف حقیقت و کشف خداوند، سالیان سال در مناجات بودهاند. رحمت خاص الهی برای تمامی انسانهاست. تمامی افرادی که به دنبال او هستند. وقتی انسان به دنبال او باشد، طالب او باشد، در مسیری قدم میگذارد که دیگران کمتر از آن مسیر استفاده کردهاند یا آنکه توجه کمتری نسبت به مسیر داشتهاند. لذا او هم میشود جزو اولیاء الهی، می شود جزو انسانهایی که در آن مسیر قدم گذاشته و تقوی پیشه کردهاند. در آن صورت آن فرد در مسیر اولیاء و انبیاء قدم میگذارد. حال این رفتن و ادامه دادن هر چه بیشتر باشد، لطف خاص الهی بیشتر شامل حال او میشود.
به بیان دیگر : هرچه فرد از خود اشتیاق بیشتری نشان بدهد، بیشتر به خورشید نزدیکتر خواهد شد. اینجاست که میتوان گفت آن شخص سعادتمند خواهد شد.