طی مقالهایی انرژی پنهان را با هم تعریف کردیم و در مورد آن گفتیم. و گفتیم که عدم مدیریت این انرژی، ما را در دام خود قرار داده، مدیریت و ابتکار عمل را از ما گرفته و اجازه تصمیمگیری درستی به ما نمیدهد.
این مهم بیشتر زمانی برای ما نمود پیدا میکند که در بحران قرار گرفته باشیم. آن زمان میبینیم که قدرت تصمیمگیری نداریم. ضمن آنکه ارادهایی هم برای اجرا وجود ندارد. حال به سوال اساسی میرسیم : فایدهی این انرژی چیست؟ و اصولاً آیا ما نیازی به انرژی پنهان داریم یا خیر؟
میدانیم که خداوند علم لایزال و لایتناهی خود را برای وجود و هستی به کار گرفته و تمام این جهان از ابتدا تا انتها را امر به وجود کرده است ( کُن فیکون – گفت بشود و شد ). از طرفی صفاتی از خداوند میدانیم که همواره میبایست این صفات را در نظر داشت. یکی از این صفات خالق است. با تعریفی که از خداوند میکنیم، نیک میدانیم که چیزی را بیهوده خلق نمیکند. پس این انرژی پنهان هم بیهوده خلق نشده است. چون در غیر اینصورت، خالق، یک نیرو یا انرژی بیهوده خلق کرده که این تعریف برای خداوند متعال صحیح نیست. با این اوصاف متوجه شدیم که این انرژی بدون فایده نیست و اگر خسرانی از جانب آن صورت میگیرد متوجه فرد است.
پس فایدهاش چیست ؟
گفتیم این انرژی زمانی که مورد تعریف و تحسین یا مورد سرزنش و نکوهش قرار میگیریم، نمود پیدا میکند. ساختار انرژی پنهان به اینگونه است که یا با احساس شعف و شادی یا احساس سرخوردگی خود را نشان میدهد. زمانیکه ما مورد تحسین و تمجید دیگران قرار میگیریم انرژی پنهان، خود را نمایان میکند و حال درونی ما را دگرگون میکند. در ابتدای امر که انرژی خوبی دریافت میکنیم مشکل نیست. مشکل زمانی بوجود میآید که ما بقیه کارهایی که انجام خواهیم داد برای کسب انرژی پنهان باشد. بطور مثال فرض کنید شما به فردی نیازمند با رضایت قلبی خودتون پولی داده باشید. در ابتدای امر انرژی پنهان ما حالت سرخوشی و شادی را در ما بوجود میآورد که امری بدیهی است و مشکلی ایجاد نمیکند. مشکل آنجایی شروع میشود که ما اولاً منتظر تشکر آن فرد تا آخر عمرش باشیم ( یعنی در هر جایی و هر مکانی که ما را دید به خاطر آن کمک از ما قدردانی کند ) و ثانیاً توقع داریم کاری که ما برای او انجام دادیم را برای همه تعریف کند تا وقتی با دیگران روبرو میشویم آنان نیز از ما تشکر کنند.
خوب میبینیم که در این حالت ما نه تنها از انرژی پنهان استفاده مثبت نداشتیم، بلکه آن انرژی بیشتر ما را در حالت انتظار و سپس غم قرار داده است. یا به قولی ما بردهی آن شده ایم. پس میبینیم که این انرژی پنهان تیغ دو لبهایی است و میبایست ما به صورت درست و صحیح از آن استفاده کنیم تا به جای آنکه ضربه بزند، حالت درونیمان را به سمت مثبت ارتقا دهد.