در مورد انرژی پنهان و مدیریت آن طی چندین نوشتار با هم صحبت کردیم و گفتیم که این انرژی چگونه تولید میشود و اگر مدیریت نشود ما را به ورطهی سقوط میکِشاند. سوالی که مطرح میشود این است : آیا ما به انرژی پنهان نیاز داریم؟
یکی از نیازهایی که انسان دارد، گرفتن انرژی از هستی است. نوعی از انرژی از طریق غذا برای بدن تامین میشود که باعث سوخت و ساز بدن است. نوع دیگری از انرژی از طریق چاکراهای موجود در بدن بهدست میآید که در اصطلاح به آن انرژی حیات میگویند.
انرژی پنهان نوع دیگری از انرژی است که از طریق تعریف و تمجید یا سرزنش و نکوهش در بدن تولید میشود. دو انرژی اولی که ذکر شد ( نیروی حرکت و انرژی حیات ) تنها از خارج بدن به دست میآید و بدن انسان به تنهایی نمیتواند آنها را تولید کند. انرژی پنهان نیرویی است که هم از بیرون میتواند وارد شود و هم از داخل میتواند تولید شود. مکانیزم داخلی آن به این صورت است که ما به یک موضوع خوب یا بد فکر میکنیم. همان فکر و اندیشه کردن به آن موضوع در ما انرژی پنهان ( مثبت یا منفی ) تولید میکند. این انرژی به ما نیروی لازم برای حرکت یا تصمیمگیری میدهد که میتوانیم از آن استفاده صحیحی داشته باشیم؛ به شرطی که آن را مدیریت کنیم.
این انرژی جزو نیازهایی است که پیکره و تن انسان به آن نیاز دارد.
نمیتوان تصور کرد که ما بدون تعریف و تمجید بمانیم یا اینکه بدون نکوهش چگونه میتوان زندگی کرد. این تعریف یا نکوهش جزو لاینفک زندگی همه انسانهاست. وقتی ما کار خوب و پسندیدهایی انجام میدهیم سطح این انرژی در بدن بالا میرود و این سطح بالای انرژی باعث میشود تا بیشتر به سمت کارهای مثبت روی آوریم. بحث درونی است؛ نه بیرونی. اگر ما بتوانیم این انرژی را مدیریت کنیم به نحوی که از کارکرد آن بهترین استفاده را ببریم، چه اشکالی دارد که کار خوب و پسندیده انجام دهیم. یا اگر ما مورد مورد سرزنش قرار میگیریم، ایراد ندارد؛ چون حتماً در انجام آن کار کوتاهی
داشتهایم. مشکل آنجا بوجود میآید که ما نتوانیم انرژی پنهان درونی را ( که در حالت منفی قرار دارد ) مدیریت کنیم و آن را به سمت مثبت برگردانیم.
پس سعی کنیم این انرژی را ( خواه مثبت باشه خواه منفی )به نحوی مدیریت کنیم که اولاً حتی منفی به مثبت تبدیل شود و ثانیاً محتاج آن نباشیم.
2 پاسخ
آفرین آفرین آفرین آفرین آفرین
الان با این کار سطح انرژی تو رو بالا بردم تا بیشتر بنویسی 😉
شما سطح انرژی رو قبلا بالا بردی که من شروع به نوشتن کردم 🙂