باز آمدم باز آمدم از پیش آن یار آمدم            در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم         چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

                                                                ( مولانا )

 

در نوشتارهای قبلی مختصر توضیحی در مورد تکامل انسان گفتیم و متوجه شدیم که نسل انسان تقریباً از چه دوره‌ایی شروع به متکامل شدن کرد.

خلقت آدم در راستای دوره تکاملی بود که انسان آن را طی می‌کرد. آن‌چه در دین اسلام، مسیحیت و یهود ( که سه دین اصلی مردمان جهان را تشکیل می‌دهند ) و البته در مکاتب مختلف فکری و اعتقادی صحبت و اشاره شده، خلقت آدم را حدود هفت تا هشت هزار سال پیش دانسته‌اند.

حال به سوال اصلی می‌رسیم : آدم چه کسی بود؟

همان‌گونه که ذکر شد، روند تکاملی انسان‌ها قریب به دو میلیون سال زمان را صرف کرده است. در مرحله‌ایی که انسانها متکامل شده بودند، نیاز به وجود و خلق گونه‌ایی جدید و متفاوت نسبت به سایر انسان‌های قبل در هستی احساس می‌شد. به این احساس نیاز در هفت هزار سال پیش پاسخ داده شد : خلقت آدم.

در واقع آدم اوج تکاملی بود که بشر و انسان می‌توانست به آن دست یابد. این خلقت باعث شد تا جهشی عظیم در جهان هستی پدیدار شود. اجازه بدهید تا مثالی بزنیم : تا چند سال پیش گوشی‌های موبایلی بصورتی ابتدایی عرضه می‌شد که فاقد هرگونه امکاناتی بودند. پس از آن گوشی‌هایی که دارای سیستم عامل بودند وارد بازار شدند. در نهایت امر نسل جدید موبایل‌ها با نام گوشی‌های هوشمند، انقلابی در صنعت تلفن همراه ایجاد کرد و بقیه اختراعاتی که در این زمینه انجام شد یا نرم افزارهایی که نوشته شد، بر بستر این نوع گوشی‌ها بود و بقیه، خود را با آن گوشی‌ها تطبیق دادند. این اتفاق دقیقاً در مورد خلقت آدم نیز صادق است.

آدم آخرین تکنولوژی کارخانه انسان سازی بود که خط تولید کارخانه از آن به بعد شروع به ساختن بنی آدم کرد.

قبلاً در مقالات قرب نوافل اشاره شده بود که علت اصلی تفاوت آدم با انسان‌های ماقبل خود و سایر موجودات، جامعیت او در ارائه اسماء و صفات الهی است. چرا که :

آسمان بار امانت نتوانست کشید                                  قرعه فال به نام من دیوانه زدند ( حافظ )

همان‌طوری که در تمامی ادیان، مکاتب، فرقه‌ها و کتاب‌ها ذکر شده، انسان تنها موجودی است که می‌تواند صفات و خصوصیات خداوند را متجلی کند و نمود عملی ببخشد و تنها او می‌تواند قابلیت اختیار و مهمتر از آن، عشق را جلوه‌نمایی کند. به همین علت در کارخانه انسان سازی موجودی طراحی و ساخته شد که تمام قابلیت‌های مورد اشاره را داشته باشد و نام آن را آدم گذاشتند.

پس این‌که تصور کنیم ماقبل از آدم، انسان‌های دیگری نبودند و آدم و بنی آدم اولین افرادی بودند که در زمین وجود داشتند، برداشت اشتباهی است که می‌توان علت آن را در درک و برداشت نادرست از خلقت، جستجو کرد.

حال نگاهی بیاندازیم به این‌که ما در ابتدا چه بودیم، قرار شد چه کنیم و در حال حاضر کدام یک از وظایف خود را به درستی انجام می‌دهیم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید
Facebook
Twitter

شاید این مطالب هم برای شما جالب باشد:

9 پاسخ

    1. سلام و متشکر از دقت شما
      در قسمت چهارم از سری مقالات خلقت عرض کردم که تقریبا از هفتاد هزار سال پیش از تکامل شکل جدیدی به خود گرفته و در نهایت انسان کنونی با این شکل و شمایل از تقریبا آن موقع بوجود آمد
      https://alimoasherati.com/crisis05/

  1. سلام ممنون از پیج پر بارتون
    یه سوال برام پیش اومد وقتی مثال موبایل و زدید برای فهم بیشتر ادم ، امکان این هست جلوتر باز هم ادم جدیدی داشته باشیم یعنی یک تعبیر اساسی و بزرگ مثل ادم قبل ؟

    1. سلام
      اگر اجازه بفرمایید جواب سوالتون رو در مقاله ایی مفصل توضیح خواهم داد
      البته برای اینکه سوال بدون جواب نباشد، بایستی عرض کنم : به نظر بنده این امکان وجود دارد

  2. با سلام بله خلق ادم بصورت تدریجی و تکاملس بوده و من در بیشتر کتابهای تکاملی که مطالعه کردم تقریبا شش نسل قبل ار ادم انسان به گونه های مختلف افریده شده و ادم نسل هفتم و کاملترین بوده امیدوارم خداوند توفیق ادم شدن با کمالات را به همه عنایت کند پستتون جالب بود

  3. ممنونم از مقاله جالبتون. همه ما می‌دانیم که کتاب‌های الهی به زبان نمادین گفته شده‌اند. با این حساب، فکر می‌کنم انسان تکامل یافته که یا به عبارتی انسانی که از میوه یا گیاه جدیدی استفاده کرد همان انسانی است که قوه انتخاب در او رشد کرد و از حیوان به ادمی ارتقا مقام پیدا کرد. قدرت شناخت، تفکر و انتخاب دقیقا همان چیزیه که انسان را از حیوان متمایز می‌کنه. ولی اینکه چرا شناخت با خوردن ایجاد شده و اینکه چرا درخت، گندم یا سیب نماد آگاهی هستند، مساله‌ایه که احتیاج به تعمق داره.
    سلامت و پایدار باشید

    1. در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

      جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

      شاد باشی

پاسخ دادن به علی معاشرتی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب اخیر