منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت. هرنفسی که فرو میرود ممد حیاتاست و چون برمیآید مفرح ذات. پس در هر نفس دو نعمت موجوداست و بر هر نعمت شکری واجب.
قرب، بهمعنای نزدیکیاست و از آن جاییکه نمیتواند مُراد از قربِانسان به خدا نزدیکی مادی و مکانی باشد، پس مراد از قرب به خدا همان نزدیکی معنوی و منزلت است. در قربِ معنوی ویژگیهاییاست که از جمله آنها قرب یک طرف و بُعد طرف دیگراست. بهاین معنا که در قرب و بُعدمادی و مکانی، وقتی یک ستون نسبت به ستون دیگر یک متر فاصله دارد، آن دیگری نیز نسبت به ستون دیگر همین یک متر فاصله را دارد؛ اما در قرب معنوی ممکن است که یک طرف از خودِ شخص به خودش نزدیکتر باشد درحالی طرف دیگر بسیار دور.
چنانکه میانِ انسانِ کافر و خدا اینگونهاست؛ زیرا خداوند به همه انسانها ازجمله کافر از رگهای گردنشان به او نزدیکتر است ؛ درحالیکه کافر از خدا بسیار دور است و در تجلیات ملکوت نشان میدهد که دراین دوری به جایی رسیده که در درک اسفل دوزخ قرار دارد؛ چراکه هیچگونه صفات الهی را مظهریت نکرده و اسماءِسرشته در ذات خویش را به عبودیت فعلیت نبخشیده است.
قرب الهی با مظهریت در صفات الهی ایجاد میشود.
بدین معنا که انسانها دارای همهی اسماءالهی و صفات خداوندی هستند و میبایست آنها را فعلیت بخشیده و در خود ظهور و بروز دهند تا رنگ خدایی گرفته و خدایی شوند. تنها راه فعلیت بخشی به این اسماء و صفات الهی در خود، راه عبودیت است. زیرا انسان با عبودیت خودش اسماء و صفات الهی را در خود اظهار میکند و مظهر اسماء و صفاتالهی میشود و بااینکار هدف و غایت اصلی آفرینش انسان یعنی خلافت الهی انسان تحقق مییابد؛ زیرا خداییشدناست که انسان را در مقام ربانی قرار میدهد و میتواند بهعنوان خلیفهیالهی ربوبیت در کائنات داشته باشد.
به سخن دیگر، انسان آفریده شده که خلیفهیالهی شود. برای رسیدن به این مقام میبایست با عبادت اسماء و صفات الهیِ سرشته در ذات خویش را اظهار کند و مظهر اسماء و صفاتالهی شود که همان مُتاله و خداییشدن است. دراینزمان خلیفه میشود و بهعنوان ربانی در کائنات، عنوان خلیفه را تصرف میکند. پس نهایتِ قرب انسان به خدا، خدایی شدن انسان است.
پادکست صوتی متن فوق را بشنوید.
6 پاسخ
درود، بسیار عالی.
اولین مطلبی هست که از شما مطالعه میکنم، ممنون از توضیحات مفیدتون و در عین حال با بیانی ساده.
البته در مسیر “قرب الهی”، دیدگاه ها و راههای متفاوتی هست که بطور کلی به ۲ دسته تقسیم می شوند:
۱. خدامحور_خود محور
۲. خدامحور_ خدا محور
به حایی نرسد کس به توانایی خویش
الا تو چراغ رحمتش داری پیش…
که با توجه به محدود بودن توانایی های بشری؛ سریع ترین و مفیدترین مسیر در راه قرب؛ صراط المستقیم (کوتاه ترین مسیر) بوده که نیازمند اتصال به یک منبع الهی است. (عروه الوثقی… حبل الله)
بسیار ممنونم طه عزیز از اظهار نظرت
و همچنین اظهار لطفی که داری