یکی از مواردی که همیشه ممکن است انسان را دچار خستگی کند بحث افکار و تشتت‌های فکری و ذهنی است. این نوع خستگی به مراتب چشمگیرتر از خستگی فیزیکی و جسمی است و میزان ضرری که به بدن وارد می‌شود چندین برابر بیشتر است.

قطعاً برای همه پیش آمده در حالی‌که مشغول انجام دادن کاری هستیم، ناگهان متوجه می‌شویم که حواسمان به کار نیست و فکر در جایی دیگر مشغول جستجو است. وقتی فکر و ذهن خسته‌ایی داشته باشیم، به مراتب ضریب خطا و اشتباه زیاد می‌شود و امکان دارد رفتار نادرست و تصمیمات اشتباهی بگیریم. این نوع خطا و اشتباهات به مرور زمان غیر از آن‌که کار ما را تحت‌الشعاع خود قرار خواهد داد، در رفتار و خلق و خوی ما نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

می‌دانیم که بدن انسان دارای انرژی است و این انرژی بسته به نوع تغذیه، استراحت و موارد دیگر متغییر است. فرض کنید بدن در طول روز به 100 کالری انرژی نیاز دارد و از این مقدار، 50 کالری سهم مغز و قوای فکری است. در برخی مواقع فکر و ذهن ما درگیر می‌شود و به جز کارهایی که جزو شرح وظیفه محسوب شده، درگیر اضافه‌کاری می‌شود. این اضافه‌کاری باعث می‌شود که اولاً آن 50 کالری که قرار است در طول روز مصرف شود، ظرف چند ساعت به پایان برسد و دوماً مغز کمبود انرژی خود را از 50 کالری باقیمانده که قرار بوده جهت قوای فیزیکی مصرف شود، استفاده می‌کند. درنتیجه سطح انرژی بدن افت پیدا کرده و شخص با آن‌که کار فیزیکی انجام نداده ولی احساس ضعف و خستگی می‌کند.

سوال اینجاست : چه باید کرد ؟

مشکلات و درگیری‌های فکری و ذهنی همیشه وجود داشته است و راهی برای فرار از آن نیست. منتها نکته‌ایی که قصد دارم به آن اشاره کنم این است : ذهن را تکه‌تکه نکینم.

اولین راه برای بحث مدیریت ذهن، اجازه ندادن به تکه‌تکه شدن ذهن و انجام کارهای متنوع است. اگر ما در حال رانندگی هستیم، به فکر پاس کردن چک نباشیم یا هنگامی‌که ورزش می‌کنیم، در مورد کار فکر نکنیم. اگر می‌نویسیم به فکر آشپزی نباشیم.

این تکه‌تکه کردن فکر و ذهن است که مانند ویروس در ذهن ما نفوذ می‌کند و اجازه تمرکز را نمی‌دهد.

به نظر من انجام دادن چندین کار یا فکر کردن به چند مورد، نه تنها مزیت محسوب نمی‌شود؛ بلکه عادتی غلط است. عادت غلطی که متاسفانه به باور برخی افراد یکی از خصوصیات مثبت تلقی می‌شود.

 

شاید لازم است تا توضیحی در مورد بخش ناخودآگاه بدهیم. برخی حرکات فیزیکی، در ذهن بصورت کاملا خودکار انجام می‌شوند و ما عملاً نمی‌توانیم دسترسی چندانی به آن داشته باشیم. مانند تنفس. به این نوع حرکات در اصطلاح ناخودآگاه می‌گویند.

ولی روی صحبت من با افکاری است که شخص، کاملاً می‌تواند بر آن تاثیرگذار باشد. وقتی ما در حال نوشتن هستیم، فکر آن‌که در کدام روز ، چه اتفاقی افتاده، صحیح نیست و بایستی با تمرکز بیشتر اجازه ندهیم افکار دیگر مزاحم کار ما شوند.

پس پیشنهاد می‌کنم از همین امروز سعی و تلاش بیشتری داشته باشیم و اجازه ندهیم افکار مزاحمی که در هنگام کار به ما هجوم می‌آورند و قصد تکه‌تکه کردن ذهن مان را دارند، مانع انجام فعالیت‌هایمان شوند.

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید
Facebook
Twitter

شاید این مطالب هم برای شما جالب باشد:

6 پاسخ

  1. چند وظیفگی یا مولتی تسکینگ از دید خیلی‌ها یک توانایی مثبت در نظر گرفته می‌شود. خیلی‌ها سعی می‌کنند به طور همزمان روی چندین مورد مختلف تمرکز داشته باشند، غافل از این‌که دست آخر روی هیچ کدام از امور نمی‌توانند کاملا متمرکز بشوند. عادت مولتی تسکینگ در هنگام فکر کردن و تمرکز کردن را باید ترک کرد تا بتوان با نهایت کارایی روی موضوعات مهم تمرکز داشت.

    1. تکه تکه کردن ذهن غیر از آنکه اجازه نمی دهد تا ما بتوانیم روی یک موضوع خاص متمرکز شویم یاعث می شود تا انرژی ذهنی ما نیز هدر رود
      مرسی بهراد عزیز

  2. مدیریت ذهنی و ساختاردهی به افکار، از موضوعات مورد بحث محافل است.
    با تمرکز بر یک موضوع، خیلی بهتر و کارآمدتر می توان به نتیجه رسید.
    در دنیای کنونی خلاقیت و تمرکز دو اصل اساسی و جهت دهنده هستند.

    پایدار باشید

    1. سارای عزیز
      در اینکه همه درگیر مشکلات هستند هیچ شکی وجود نداره.
      مطلب بنده این بود که در زمانی که مشغول حل یک مشکل هستیم، اجازه ندهیم تا موضوع دیگری فکر ما را به خود درگیر کند.
      یعنی اگر ما ده مشکل داریم و بایستی آنها را مرتفع کنیم، یک به یک به آنها بپردازیم و هنگامیکه یک از موارد حل شد به سراغ دیگری برویم.
      مرسی از پیام خوبی که گذاشتی
      پایدار باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب اخیر