یکی از مواردی که عرفا تاکید بسیاری روی آن دارند بحث معرفت است. معرفت مراتب و درجات مختلفی دارد که تمامی این موارد به شناخت معرفت خدا منتهی خواهد شد.
معرفت کامل به خدا از دو جنبه صورت میگیرد : از طریق عقل و از طریق خیال.
اگر انسان قرار است به معرفت خدا دست یابد، بایستی او را هم از طریق عقل هم با شهود خداوند از طریق خیال انجام دهد. این دو مکمل یکدیگر هستند؛ بطوریکه اگر تاکید بر روی یکی از این موارد باشد، نمیتوان به ماهیت حقیقی آن رسید. چراکه تاکید بر روی تعالی خداوند، او را از عالم جدا میکند همانطوریکه تاکید بر تشبیه او ( مانند سازی ) وحدت خدای را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، تجلی خداوند در تمامی موجودات جهان متبلور شده است. از نگاه انسان این تجلی دارای دو وجه است : وجه اول ظاهر هر چیز است. یعنی هر آن چیزی که با چشم میتوان دید یا لمس کرد. وجه دوم آن باطن است.
انسانی که در مسیر کمال حرکت میکند بایستی بتواند ایندو وجه را درهم آمیخته و یگانگی ایجاد کند. در این حالت است که وحدت به نحوی بر فرد مستولی میشود که وی را تبدیل به آئینهایی میکند که منعکس کننده صفات خداوند متعال میشود. یا به عبارت دیگر انعکاسی از وحدت وجود.
این نوع حالات را نمیتوان به زبان جاری کرد. چون در این میان عقل انسان مداخله میکند و میدانیم که عقل، قائل به تجرید موارد است. پس این حالات در عالم خیال انسان رخ میدهد. با این اوصاف یکی از جنبههای معرفت خداوند از طریق خیال امکانپذیر میشود.
اما برای درک معرفت خدا، به درک از طریق عقل نیز نیاز است.
شاید بتوان بهترین شناخت و درک از خداوند را در جملهایی از حضرت علی ( ع ) پیدا کرد : من عرف نفسه فقد عرف ربه. کسی که نفس خودش را شناخت، پروردگار خودش را میشناسد.
از این سخن میتوان به نکتهایی زیبا رسید و آن این است : انسان برای رسیدن به معرفت از طریق عقلی بایستی ابتدا خودشناسی کند.
این خودشناسی از طریق نفس هر انسان ممکن میشود ( در مورد نفس و کارکرد آن در آینده صحبت میکنیم ). ضمن آنکه مشاهدات عینی انسان و آن چیزی که عرفا از آن به عنوان مثال یاد میکنند نیز تاثیر بهسزایی در این موضوع خواهد داشت؛ به شرطی که چشم بینا باشد و گوش شنوا.
انسان میبایست به شناخت خود، به وظیفه خود در هستی، به چیستی و آفریدهشدن در دنیا و به رابطه بین خود و خدا آگاه شود. آنهنگام است که متوجه میشود معرفت خدا و آن وظیفهایی که قرار است در جهان هستی انجام دهد چیست و همان وقت است که به معرفت شناخت خدا رسیده است.
به نحوی که میتوان او را مصداق وحدت وجود دانست.